سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دارالرضوان

پدرم امام (ره)

 

 



کـارنـامه نــور (زندگینامه امام خمینی)

 

فصل اول از ولادت تا وفات

 

3. ورود به حوزه ی علمیه ( ادامه ی بخش هشتم )

 

 

 

چند سال دیگر نیز در خمین ماند و در این سالها هم به مدرسه می‏رفت و هم چشم به تحولات سریع و شگفت ایران داشت. آنچه بیش از همه، روح اللّه را در آن سالهای غریب به وجد آورد، نهضت جنگل بود. دلیل علاقه روح اللّه جوان به رهبر نهضت جنگل، نقل یک خواب از او و سرودن قصیده‏ای در ستایش میرزا کوچک خان جنگلی است:

یک روز آقا مرتضی قصیده‏ای در لابه‏لای دفتری که مادر مخارجِ خانه را در آن می‏نوشت، یافت. دانست که از روح اللّه است. پرسید: "این، برای کیست؟" روح اللّه نوجوان گفت: "برای میرزا کوچک خان که چندی پیش، مهمان ما بود". آقا مرتضی با تعجب پرسید: "خود میرزا؟ "روح اللّه پاسخ داد: "بله". سوال تکرار شد و پاسخ نیز. ننه خاور دخالت کرد و گفت: یک ماه پیش دیدم روح‏اللّه خیلی سرحال است. گفتم از وقتی مادرتان رحمت خدا رفته شما غمگین هستید. چطور امروز این قدر سرحال هستید؟ برایم خواب شب گذشته را تعریف کرد: "شب بود، اما خورشید همچنان در آسمان بود. این خانه نیز جنگل بود. جنگلی ها با اسب به این خانه آمدند و میرزا در میان آنها بود. برایش چای آوردم، لبخندی زد. بی‏آن که چیزی بگوید: خداحافظی کرد و رفت".13

غیر از این نشانه‏های دیگری نیز هست که نشان می‏دهد امام خمینی در نوجوانی علاقه و اعتقاد بسیاری به رهبر نهضت جنگل داشته است؛ از جمله هماره برای سلامتی او دعا می‏کرد؛ یک بار به برادرش پیشنهاد پیوستن به نهضت را داد و پیوسته اخبار آنها را دنبال می‏کرد.14

                                                                                               ادامه دارد ...

منبع : تبیان